دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 77478

تاریخ انتشار : خرداد 1392

چه روزای قشنگی بود
من و تو شونه به شونه
بدون چتر زیر بارون
دوتا عاشق دو دیوونه
دونه دونه میشست بارون
روی شال و لباس تو
هوای اینجا غرق میشد
میون عطر خاص تو
یادش بخیر.......
تو هفته دو روز دانشگاهش کلاس نداشت این دو روز همیشه میرفتم دنبالش ،میرفتیم دور میزدیم.کل تهران رو میگشتیم.یه روز از صبح بارون
شدید میومد.منم خیلی دلم تنگ شده بود واسش.به من گفت امروز نیا بارون شدیده.دلم طاقت نیاورد بعد از ظهر بهش اس دادم گفتم من دارم میام.تا رسیدم سر خیابون خوابگاهشون هوا تاریک شده بود.همه از شدت بارون فرار میکردن،ما دوتایی زیر بارون دستای همدیگرو گرفته بودیم قدم میزدیم.چه شبی بود اون شب،قشنگترین شب زندگیم بود....
حالا بارون میاد اما
جای تو پیش من چتره
تو نیستی اما جای تو
هوا غرق همون عطره
هر وقت این اهنگ پویان رو گوش میدم اون شب میاد جلو چشمام...