دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 68799

تاریخ انتشار : ارديبهشت 1392

با خالم و دخترش رفتیم بازار واسه دامادش شلوار بخریم.بعد از کلی گشتن تو بازار و خسته شدن. خالم کم کم داشت قاطی میکرد،از جلو مغازه داشتیم رد میشدیم 2تا فروشنده هم واستاده بودند،خاله ما هم خیلی طبیعی رفت جلو دست کرد تو جیب شلوار پسره و انداز برانداز کرد،آخرم برگشته میگه چقدر مانکنش نرمه،بعد که مغازه از خنده رفت هوا تازه فهمیده چه کرده،خیلی طبیعی بدون عذر خواهی ادامه مسیر رو رفت؟؟؟؟؟؟
خاله باحال و طبیعی ما داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟