.........چتر..........
اولين روز باراني رابخاطرداري؟؟؟؟
غافلگيرشديم چترنداشتيم خنديديم دويديم وبه شالاپ شولوپ هاي گل آلودعشق ورزيديم.
دومين روزباراني چطور؟؟
پيش بيني اش كرده بودي وچترآورده بودي ومن غافلگيرشدم وسعي ميكردي من خيس نشم وشانه سمت چپ توكاملاخيس بودوسومين روزچطور؟
گفتي سرت دردمي كندوحوصله نداري سرمابخوري چترراكاملابالاي سرخودت گرفتي وشانه راست من كاملاخيس شد.
و..........و..............و..............و...........
چندروزپيش چطور؟؟به خاطرداري؟؟؟كه بايه چتراضافه آمدي ومجبوربوديم براي اينكه چترهايمان به هم نخورد دو قدم ازهم دورترراه برويم......فرداي ديگربراي قدم زدن نمي آيم تنهابرو.......