دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 65065

تاریخ انتشار : فروردين 1392

برای amir taha:
پسرخاله مامانمه خیلی دوسش داشتم اما فک میکردم حسم یه طرفه س واسه همین وقتی اولین بار بهم گفت بهم علاقه داره و منو واسه زندگیش انتخاب کرده نمیتونستم باور کنم احساس خوشبختی میکردم گفت با خانوادشم حرف زده ولی مخالفن
گفت اگه تو قبول کنی تا وقتی درست تموم بشه راضیشون میکنم
اینقد دوسش داشتم که حاضر بودم تا هروقت که میگه منتظر بمونم
چند روز بیشتر نگذشته بود که گفت دوست داره قبل اینکه از زبون کس دیگه ای بشنوم خودش راز زندگیشو بهم بگه
خیلی واضح و صادق گفت نگین من عاشق یه دختر بودم ولی اون الان با کس دیگه ای ازدواج کرده و تو دل من مرده.........
نمیتونستم به خودم دروغ بگم
هنوز دوسش داشتم
گفتم گذشته هارو باید فراموش کرد...از اون به بعد روزای خوب زندگیمون شروع شد روزایی به وسعت دوسال خاطرات عاشقانه
کابوس زندگیم از اون جایی شروع شد که بهم خبر دادن دختری که عاشقش بوده طلاق گرفته و ازش خواسته برگرده............