دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 62660

تاریخ انتشار : فروردين 1392

ماموریت ما تمام شد ، همه آمده بودند جز « بخشی » . بچه خیلی شوخی بود . همه پکر بودیم . اگر بود همه مان را الان می خنداند .
دیدیم دو نفر یک برانکارد دست گرفته اند و دارند می آیند .
یک غواص هم روی برانکارد بود . شک نکردیم که خودش است . فکر کردیم جسدش را آورده اند .
تا به ما رسیدند یک دفعه بخشی سر امدادگر داد زد : « نگهدار ! »
بعد جلوی چشم های بهت زده امدادگرها و پرید پایین و گفت : « دستتون درد نکنه ، چقدر میشه ؟ »
و دوید بین بچه ها که لباس غواصی داشتند گم شد .
کلی طول کشید تا از دل امدادگرها در بیاوریم و بفرستیم شان بروند .