دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 62519

تاریخ انتشار : فروردين 1392

نمیخواهم از تنهایی هایم بدانی

که تنهایی هایم دل سنگ را آب می کند

نمی خواهم از چشمان همیشه منتظرم بدانی

و از قلبی که دیگر نمی داند چرا میزند

نمی خواهم از گریه های شبانه ام بدانی

گریه های که برات آشناست

اینها بهای عشق است و چه بهای سنگینی دارد این عشق


تو رفتی تا از من رها شوی

یک روز همه آرزویت رسیدن به من بود و یک روز گفتی که آرزویت این است که دیگر با من نباشی. دیدی به آرزویت رساندمت . دیدی باز هم چقد دوست داشتم که روی آرزوی خودم پا گذاشتم تا تو به آرزویت برسی .

هر چند یقین دارم که فراموش میکنی کسی که با تمام وجود دوستت دارد