دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 61786

تاریخ انتشار : فروردين 1392

برای داداش مسیحای گلم
دیدن اسمت برام یعنی الآنه که اشکام سرازیر بشه ، بادیدن اسمت اول یه دستمال کاغذی برمیدارم!
میدونم واسه چی ازم دلخوری ، واسه سیگار آره؟ تو فکر میکنی من خدا رو فراموش کردم یا ازش طلبکارم؟
ازش طلبکارم اما فراموشش نکردم
درد تو فقط اینه که عشقت ترکت کرد و رفت، این درد خیلی بزرگیه اما...
اما من یه عمر با تحقیر و توسری بزرگ شدم، عاشق اطرافیانم بودن اما جز مادرم کسی دوستم نداشت
اگه بگم تو مدت دوستی با کیان فقط دوبار اونم ازدور همدیگه رو دیدیم باورت میشه؟
اگه بگم دستش هم به دستم نخورده باورت میشه؟
حقمه که واسه بدباوری پدرم ننگ ه ر ز ه بودن بخوره رو پیشونیم؟
ادعای پاک بودن ندارم اما اینی که میکشم حقم نیست
میدونی داروهای ضدافسردگی و اعصاب یعنی چی؟
من سیگار میکشم اما سیگاری نیستم، مسخره ست نه؟ با پک اول میرم تو خاطرات و وقتی به خودم میام که انگشتم سوخته
داداش اکثر شماها خودتونو تنها میدونید در صورتی که من واقعا تنهام
جز این صفحه بنفش مجازی کسی رو ندارم
.
از من دلخور نباش داداشم ، قول؟