دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 61778

تاریخ انتشار : فروردين 1392

خاطرات فسیل شده (n.m)
یه جایی پشت دانشکده بود کلاغ پر نمیزد ولی خیلی سرسبز و قشنگ بود...
خیلی وقتا میرفتم روی نیمکتای اونجا مینشستم و تو تنهایی بهش فکر میکردم ..
یکی از روزای یه هفته به عید بود رفته بودم همونجا نشسته بودم رونیمکت، دیدم از اون دورا داره میاد.. هول شدم .. مثه خنگا پاشدم وایسادم... انگار که یه سربازی مافوقشو دیده... اومد بی توجه از کنارم رد شد رفت..
از بس که دور بود از من ... از بس که غریبه بود با من..
هفته بعد یادمه دقیقا 27 اسفند همون روز همون ساعت رفتم همونجا.. به امید اینکه ببینمش... حالا خودتون حساب کنید 27 اسفند کی میره دانشگاه!!
هعــــی یادش بخیـــر...خیــــــلی گذشته از اون روزا..