دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 61454

تاریخ انتشار : فروردين 1392

بعضي وقتا حس ميکنم خيلي ساکتو بي عرضم ...
وقتي اطرافيانم ازم حالتو ميپرسن ...
نيشخند اين آدما بدجوري منو ميسوزونه ...
مجبورم بگم که حالش خوبه ... سﻻم ميرسونه ...
نميدونن که منم نميدونم که کجايي اﻻن ...
نميدونن که منم اﻻن ازين جدايي فنام ...
ميخوان بگن که اون ديگه منو نخواست ...؟! پس برم ...؟!
من چه کردم که بخاطرش تقاص پس بدم ...؟!
يه سنگدل که به جز من به فکر همس خب ...
حرف قلبم رو گرفت به باد تمسخر ...
همش سيماي زيباتو , درمفابل خودم ...
ميبينم و ميخوام با نبودت مقابله کنم ...
آخرش با هزاران قسم و آيه هم نموندي ...
همش با خودم ميگم کاش از اول نبودي ...
انتظار ... انتظار ... چه واژه ي سختي ...
اونم واسه يه دلباخته ... يه عاشق زخمي ...