دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 60414

تاریخ انتشار : فروردين 1392

از کلاس زبان داشتم بر می گشتم دلم خیلی گرفته بود، بی دلیل ،به ذهنم زد برم حرم؛سوار خط 38/1 شدم ،شهدا پیدا شدم .چشمم از دور به گنبد افتاد. غروب شده بودگفتم بقیه راهو پیدا برم .چند ایستگاه بیشتر نبود ،حرم که رسیدم اذن دخول خوندم رفتم تو،باور کنید یه حااااالی بود جا همتون خالیه خالی ،پله های دارلحجه رو رفتم پایین.نماز تموم شده بود فورادا خوندم بعد یه زیارت نامه مختصر بعدش هم باخودم خلوت کردم .فضای حرم یه فضای دیگست مخصوصا اگه یه خورده خلوت باشه یه آرامش خاصیه .رفتم ضریح یه زیارتی کردم از صحن آزاذی اومدم بیرون.فرشا توصحن حیاط پهن ،مردم نشسته تو صحن ،صدا نوحه......
می دونید چی دعا براتون کردم ؟،اینکه اگه دلتون هوا مشهد وکرده هرچی زودتر بیاین....
فقط یه چیزی یه التماس دعا ویژه از همتون دارم