تاریخ انتشار : فروردين 1392
طاها ، تک و تنها ....
من چه گناهی کردم که نگین دقیقا همون آهنگی رو دوس داره که منو آمیتیس با هم گوش می کردیم و باهاش خاطره دارم ...
من چه گناهی کردم که وقتی به خانواده میریم رامسر بابام دقیقا میره جواهر ده همون جایی که منو آمیتیس همیشه می رفتیم ...
من چه گناهی کردم نگین میره همون ساعتی را برام می خره که آمیتیس هم لنگشو واسم خریده بود ....
شماها بگید من چه گناهی کردم که همه منو سرزنش می کنند ....