دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 58890

تاریخ انتشار : فروردين 1392

آقا ما داییمون یه گودزیلای گنده داره نگو
این گوزیلاهه با من بیشتر از همه جوره یه روز اومد بپره رو کمرم اونم با سرعت تمام وقتی دیدم چشمام چپ و چوله که دیگه کار از کار گذشته بود و با زانو زده بود به ستون فقراتم
ینی اگه به میله گرد میخورد خم میشد اما اون لحظه نفسم بند اومده بود و بنفش شدم
حالا پریده گلوم رو گرفته میگه میخوام خفه کنمت
فک کنین یه گودزیلای 30 کیلویی
بزنه تو کمرت اونوقت گلوت رو هم بگیره
بغرعان دیگه از حال رفتم
یهو سرم گیج رفت خم شدم دوباره گودزیلاهه با زانو افتاد پشت دست راستم
اینقد عصبی شدم که داشتم روانی میشد
ینی داشتم منفجر میشدم 30 کیلو یهو یه جا رو دستم بیاد با سرعت تمام
محمکم مشت کردم کوبیدم به زمین جوری که زمین صدا کرد
حالا دستم از مچ در رف
دارم گریه میکنم این گودزیلاهه میگه برو بابا الکیه
الان دارم با دست چپم براتون مینویسم
بنظرم اگه 24ساعت دیگه خونمون میموندن من الان کل بدنم تو گچ بود