دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 58064

تاریخ انتشار : فروردين 1392

منه پسر 18 ساله امسال از خودم ذوق نشون دادم و یه سفره هفت شین ( فین سین ... ) کوچولو روی اپن (open) آشپز خونه درست کردم!!!
خیلی هم خوشگل و شیک بود (بعله یه رفیق هنرمند و از خود راضی ای دارین!)
آقا فامیلامون اومدن این هنرنمایی منو دیدن....
خاله ها و دختر خاله هام: (خطاب به مامانم) وااااااای چه خوجکله! کی درست کرده؟! تو یا دخترت؟!
مامانم: هیچ کدوم سجاد درست کرده!
خاله ها و دختر خاله هام: واااااااا چه کارایی میکنه این سجاد شما!!!
مامانم: این که چیزی نیس! نقاشیشم خیلی خوبه... خطش خیلی خوبه...
کاردستیم خیلی خوب درست میکنه... تو کار خونه هم به من کمک میکنه... آشپزیم بلده!!!
من یه لحظه دیدم پسرای فامیل یه نگاه های بدی دارن به من میکنن
وسط تعریفای مادرم پریدم و گفتم: مامان بس کن! من میخوام ادامه تحصیل بدم!!!
و مثه یه دختر نجیب سرم رو انداختم پایین و رفتم تو اتاقم!
دیگه فک نکنم بتونم تو جمع پسرای فامیل برمباید برم پیش دخترا
آخه یکی نیس به من بگه کنکوری تو رو چه به تزیین کردن خونه!!!
برو گمشو پا درس و مشق و بد بختی هات!