تاریخ انتشار : اسفند 1391
خالم اینا رفته بودن مشهد وواسه سرگرمی رفته بودن سیرک. شعبده باز 1داوطلب خواسته بودوپسرخاله ی مام داوطلب میشه. یارو ازش میپرسه ناهار چی خوردی این میاد خالی بندی کنه میگه چلوکباب یارو میگه راستشو بگو وگرنه شکمتو پاره میکنم ک پسرخاله ی شجاع مام میترسه وسریع میگه ابدوخیار.دیگه تصور چهره های جمع باشما