دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 50482

تاریخ انتشار : اسفند 1391

سلام به دوستاي گلم
من تا همين امروز هميشه ميومدم و پستاتونو ميخوندم يه وقتايي هم خودم پست ميذاشتم،اما امروز اومدم تا باهاتون درد و دل كنم
ميدونيد منم مثل خيلياتون عاشقم اما با اين تفاوت كه من كسي رو دوست دارم كه هردومون همديكرو خوب ميشناسيم،يعني باهم فاميليم...
حتما ميگيد چه خوب اينكه مشكلي نداره...
ولي داره!!!يه مشكل بزرگم داره!!!!
مشكل من اينه كه هميشه داداشي صداش ميكردم،يعني هميشه پيش همه گفتم تو مثل داداشمي اصن من بهت ميگم داداشي تو ام بگو آبجي اونم قبول كرد...
اما حالا ميبينم خيلي بيشتر از داداشم دوسش دارم ولي ميترسم بهش بگم
ميدونم هيچ وقت بهم نميرسيم اما با اين حال دوسش دارم
هنوزم باهاش حرف ميزنم اما نميتونم ببينمش چون ازش خيلي دورم...
هنوزم بهش ميگم داداشي اما ديگه داداش گفتنام از سر اجباره نه از ته دل!!!
ميترسم....
ميترسم اگه بگم دوسش دارم ديگه حتي نتونم براش مثل يه آبجي باشم
بچه ها كمكم كنيد نميدونم چيكار كنم ديگه تحمل دوريشو ندارم
دلتنگشم......