دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 49669

تاریخ انتشار : بهمن 1391

لایک نمیخواد درموردش یکم تامل کنید...
زمستون بود وکلاغه غذاپیدانکرده بود واسه سیرکردن بچه هاش...گوشت تنشو تیکه تیکه میکرد تابچه هاش گرسنه نمونن...زمستون تموم شد وکلاغه مرد...بچه هاش گفتن خوب شد مرد وخلاص شدیم ازاین غذای تکراری....
این است قصه ی روزگار....