دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 48344

تاریخ انتشار : بهمن 1391

برای مهران
اگه خودم امتحانش نکرده بودم حق با تو بود اما چون این کارو کردم میگم حق نداری زبونم لال خودکشی کنی
میدونی وقتی فندکم آتیش نگرفت و خانوادم سررسیدن، چی شد؟
پدرم میخواست آتیشم بزنه اما مردم نذاشتن
من تو اون شرایط پزشکی قبول شدم تا ثابت کنم تصمیمم اشتباه بوده
بابام منو برد پزشکی قانونی، میفهمی این یعنی چی؟
میفهمی اگه عشق آدم بهش بگه تو زشتی و نمیتونی نیازای منو برآورده کنی ینی چی؟
نه نمیفهمی، این بدترین درد دنیاست
من تا پای سفره عقدم رفتم اما مادرش نذاشت، بعدش سه سال دوست بودیم اما آخرش....
میدونی اگه بگه اسمت به قیافت نمیاد ینی چی؟
قد من سختی کشیدی؟
قد من خفت کشیدی؟
من حتی تو آینه نگاه کردنم هم عذابه
یه چیزو شک ندارم اگه اینکارو بکنی هیچوقت عشقتو نمیبینی
میدونی بیشتر از یه ساله مادرمو ندیدم؟ برادرامو ندیدم؟
به عشقت قسمت میدم اینکارو نکنی