تاریخ انتشار : بهمن 1391
تو که زیر برق اون نگاش داری جون میکنی
کاش میدونستی که فردا جای امروز منی
با منم اول قصه مثل امروز تو بود
دل ما رو هم مثل تو با کرشمه هاش ربود
بین صد نفر فقط تو چشم من نگاه میکرد
منم اون وقتا عزیز دل من صدا میکرد
به منم گفت بری میکشم خودمو به پای تو
راست میگفت کشت خودشو با رفتنم برای تو!!!
ما رو که عمری به پاش بودیم فروخت به یک نگات
تو رو که دو روز کنارشی چه میکنه باهات ؟؟؟
به توام میگه شبا چشات به خواب من میاد؟؟؟
اگه گفت تعبیرش اینه یکی دیگرو میخواد