دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 47894

تاریخ انتشار : بهمن 1391

آیت الله اراکی شبی در خواب امیر کبیر را دیدند.
از مقام بالایِ ایشان در برزخ سوال کردن..؟
امیر کبیر گفت: این هدیه ی مولایم حــسـیـن(ع) است..!زمانی که در حمام فین رگِ هر دو دستم را بریدند خواستم از تشنگی لب بگشایم و آب طلب کنم..
ناگهان به خودم گفتم: میرزا تقی خان دو تا رگ بریدن و این همه تشنه ای .. پس چه کشید پــســرِ فـاطـمـه (س)؟ او که بدنش سرتاسر زخمِ شمشیر بود، از عطشِ حــُســیــن(ع) حیا کردم و لب به آب خواستن باز نکردم و اشک بر دیدگانم جاری شد..
آن لحظه که صورتم را بر خاک گذاشتن، امـام حـسـیـن(ع) بالایِ سرم آمدند و فرمودند:
" بـه یـادِ تـشـنـگـیِ مـا ادب کـردی و آب نـنـوشـیـدی و اشـک ریـخـتـی. ایـن هـدیـه ی مـاسـت در بـرزخ ، بـاشـد تـا در قـیـامـت جـبـران کـنـیـم..."