دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 45277

تاریخ انتشار : بهمن 1391

امروز از راه مدرسه رفتم خونه خالم داشتم از حیاط میگذشتم
صدای دختر خالم و شنیدم که داشت قوربون صدقه ی یکی میرفت!!!!! گوشامو تیز تیز کردم و رفتم دنبال صدا.........
صداهایی که میشنیدم اینا بود:
الاااااهی قوربونت برم عزیزم!!!!فدات شم من!!!!کثیف شدی؟؟؟ اووووووووووم بوس!!!!!!
رفتم پشت دیوار قایم شدم که مچشو بگیرم!!!!!
یهو پریدم بیرونو گفتم سلاااااااااااااام !!!!
ولی فقط دختر خالم و با پرایدشو دیدم!!!!!!
دختر خالم که قیافه ی منو دید گفت:سلاام همراز جونم خوبی؟
گفتم قوربونت!!!!با کسی حرف میزدی یا من خیالاتی شدم؟؟؟؟
دستمالشو آروم و با احتیاط کشید رو شیشه ماشینشو گفت:
اره عزیزم
اشاره کرد به ماشینشو گفت : معرفی میکنم عسل خانم دخترم!!!!!
عسل خانم اینم همراز دختر خالمه برات گفته بودم یادته؟؟!!!!
منو میگی زمینو گاز زدم از خنده!!!!
حالا اگه قربون صدقه مزدا3 ای چیزی میرفت حرفی نبود!!!!
ولی آخه پراید؟؟؟؟؟
دیده گرون شده قدرشو میدونه!!!!!
تحریما فشار آورده ...بد جور