دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 45203

تاریخ انتشار : بهمن 1391

اینو توی مقتل لهوف سید بن طاووس خوندم
واقعا قلبم درد گرفت
اون لحظاتی که امام حسین داشت شهید میشد شمر به خولی (لعنت اله علیه) گفت برو کار حسین رو تموم کن
خولی خنجرش رو درآورد رفت بالای سر امام ایستاد ... ولی هرکار کرد نتونست خودشو راضی کنه
برگشت، شعد از اون سنان (ملعون دو دنیا) رفت بالای سر امام حسین نیزش رو کشید و توی گودی گلوی امام فرو کرد و کشید بیرون و فرو کرد توی سینه امام
امام بلند شد نشست خون گلوش رو توی دستاش ریخت و به صورتش مالید وگفت دوست دارم خدای خودم رو با این حال زیارت کنم
جایی شنیدم صحنه عاشورا و مخصوصا اون ساعتی که امام علیه السلام توی گودال قتلگاه جون دادن هر روز برای امام زمان مجسم میشه
واقعا لقب "خون خدا" برازنده شماست آقا