تاریخ انتشار : بهمن 1391
روزگارغریبیه:دهقان فداکارپیرشده
.چوپان دروغگوعزیزشده.
شنگولومنگول گرگ شدن.
کوکب خانم حوصله مهمون نداره.
کبری دماغشوعملکرده.
زاغ وروباه دستشون تو۱کاسه اس.
حسنک گوسفنداشو ولکرده تو شرکت آبدارچی شده.
آرش کمانگیر معتادشده.
شیرین،خسرو وفرهادو پیچونده بادوست پسرش رفته اسکی.
رستم اسبش رو فروخته موتورخریده
و بااسفندیارمیرن کیف قاپی.
راستی تودرچه حالی!؟