تاریخ انتشار : بهمن 1391
ملانصرالدین داشت تو شهر قدم میزد که یه بچه انگولکش کرد ! (البته با ارز - عرض - ارض - ارذ - عرذ معذرت !) ملانصرالدین برگشت یه سکه به بچه داد ! بهش گفتن چرا بهش سکه دادی ؟ گفت این خون بهاش بود! فردای اون روز پادشاه اومد تو شهر . بچه گفت اون که ملانصرالدین بود یه سکه داد این پادشاهه حتما سکه های زیادی بهم میده! انگولک کردن پادشاه همان و ...