دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 40899

تاریخ انتشار : بهمن 1391

اگه دروغ بگم دماغ پینوکیو تو چشم
سال ۸۹ مجبور بودم ی مدرک خشک و خالی بگیرم (لیسانسم کجا بود بابا بیخیال همون دیپلمم واسم زیادیه)یادمه امتحان فیزیک داشتیم حالا بماند ک بنده اشتباهی فکر میکردم ک امتحان شیمی داریم.بگذریم چون واسم هیچ فرقی نداشت آخه هیچ چی بلد نبودم.قبل شروع امتحان ی پسری چن تا سوال با جواباشو داد دستم گفت اینا رو داشته باش تو امتحان حتما میاد دمش گرم.اونا رو کپی پست کردم آخرای امتحان بود دیدم بعد از اون همه تقلب و دید زدن اطرافیان بازم ۱۰ناقابل رو نمیتونم بگیرم با کمال پر رویی رو کردم ب مراقب و ازش کمک خواستم ولی در کمال ناباوری گفت ک بلد نیستم واقعا بلد نبود منم کم نیاوردم و گفتم از رو ورقه ی بچه ها ک دستش بود مینویسم ینی تو اون لحظه معنی تعاون و همکاری رو با تمام وجود حس کردم و تونستم با کمک بچه ها و ناظر مراقب ۱۲ بگیرم.ینی کمکی ک سر جلسه امتحان بهم کردن اگه ب زلزله زده ها شده بود الان هر کدوم ی ویلا داشتن
امتحان شیمی ک ب جاش فیزیک دادمO:
من|D
سایر عوامل و کمک رسانندگان:-\
اداره آموزش و پرورش:X