تاریخ انتشار : بهمن 1391
دلم میخواد بخندم، اما نمیتونم، چند روز پیش رفتم کفاشی ولی کفش نخریدم، صاحب مغازه گفت مبارک باشه، خواستم بخندم گفتم شاید مثل خودم خسته باشه، هواسش جای دیگست.
بهش گفتم ممنون و اومدم بیرون. گفتم شماها جای من بخندید منم که افسردگیم تموم شد جبران میکنم