دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 39599

تاریخ انتشار : دي 1391

بيچاره من ، که باز به دامان آرزو سر مي نهـم که بشنوم آهـنـگ ديگـرت اما هـنـوز ، که مي خـوانـي ام به نـازمي بـيـنـمـت هـنـوز ، که مي راني ام به خـشـم من مانـده بـر دريچهً ايـن چشم ناشناس چـون دزد آشـنـا که بکاود ز روزنيشـايـد چـو نـور ماه ، درآيم به خوابگاه بـيـنـم که در سـيـاهـي شـب ، خـيـره بـر مـنـي