تاریخ انتشار : مهر 1389
بر روى سنگ سفيدى نشسته بودم و منتظرت بودم؛ باد آمدنت را به گوش جان نواخت و تو آمدى؛ پاهايم لرزيد و صورتم سرخ شد و آنگاه سيفون را كشيدم و تو را آب برد !
بر روى سنگ سفيدى نشسته بودم و منتظرت بودم؛ باد آمدنت را به گوش جان نواخت و تو آمدى؛ پاهايم لرزيد و صورتم سرخ شد و آنگاه سيفون را كشيدم و تو را آب برد !
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )