دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 28959

تاریخ انتشار : آبان 1391

من یه رفیق دارم با هزارتا داستان واقعی، اولیشو بخونید.
رفته سر جلسه امتحان برگه امتحانو با بغلیش عوض کرده.
اسم خودش مرادیه ،بغلیش کبیری
بعد ناظر اومده بالا سرش اسم بغلیشو که رو برگه نوشته شده بود رو می خونه میگه آقای کبیری چطوری؟
رفیقم سریع با اعتراض میگه کبیری من نیستم بغلیمه!
ناظر امتحان خندش میگیره میره!