دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 26247

تاریخ انتشار : مهر 1391

واقعا نمیدونم اینی که میخوام بگم جوکه یانه... شنبه یه امتحان داشتم ساعت 10 یکشنبه دوتا ودوشنبه زبان تخصصی داشتم تمام شب بیدار موندم خوندم منم معدل الف... صب ساعت 10رفتم دانشگاه چندتا از پسرای همکلاسی رو دیدم دارن میان بیرون یه پشت چشم نازک کردم وتودلم گفتم واقعا چه چقد بی ملاحظه 10 دقیقه دیگه جلسه شروع میشه... رفتم جلوتر دیدم دوتا از دخترا سوار اتوبوس میشن... فقط یه چیز اومد به ذهنم... گفتم نکنه امتحان ساعت 8بوده ومن ....اخ اخ...بچه مطمئنم همتون یه بارو خواب دیدین که از امتحان جا موندید... اما من واقعا.... قلبم ریخت.... بچه برگشتو بگین وقتی اومدم خونه... مامانم گفت چه زود اومدی گفتم مامان !!!!!!!!!!!!!!خدا نکنه هیچ بنده ی خدای حتی خواب ببینه جا مونده از امتحان.. میدونی زور از چی داره وقتی تو اتوبوس بودم داشتم لغت حفظ میکردم اونوقت یکی نبود بگه عزیزم دیگه لازم نیست بخونی........