تاریخ انتشار : آبان 1398
میخواهی از حالِ من بدانی ؟
سخت نیست ، تصور کن کسی را که
هر روز چَند بار، و هر بار چَند ساعَت،
روبرویِ پنجره می ایستد
و کسی که نیست را به خاطر می آورد
کسی که نیست
کسی که هست را
از پای در می آورد
آری جانم ...
از پای در می آورد