تاریخ انتشار : ارديبهشت 1397
اندیشه ام بیمار توست ،درمان نمیدانم من
آلزایمری هم گَر شود فایل تو اجرا میشود
قلبم همه بی حس شده ،نبضش نمیگیرم من
خالی ز خون هم باشد عشقِ تو حاضر میشود
گوشم همه خالی شده، شنیدنی ندارم من
دنیا همه ساکت شوند ،سهراب در صدات جاری میشود
دستان من تنها و سرد،گرما بخشی ندارم من
گرمایِ خورشید هم با دستِ تو کم رو میشود
چشمانِ من در انتظار، کابوس ها دارم من
جهان همه چشم شود، چشم تو چاره میشود
《《《کم》》》