تاریخ انتشار : اسفند 1396
تو خونه نشسته بودیم منو داداشم نوبتی میرفتیم از رو میز یه مشت آجیل برمیداشتیم میخوردیم یدفعه اعصاب بابام خورد شد رفت یه مشت آجیل برداشت ریخت تو کاسه توالت بعد با دستکش برداشت ریخت تو ظرف آجیلا،
من از همه ی کسانی که عید دیدنی میان خونمون معذرت میخوام