تاریخ انتشار : بهمن 1396
میخواستم با یه دختر تو دانشگاهمون دوست بشم هرچی پروژه داشت رو براش انجام میدادم . یه روز بهش گفتم بریم کافه ؟
گفت شرمنده امشب خونه پدرشوهرم دعوتم.
همه بدنم سرد شد یه لحظه
میخواستم با یه دختر تو دانشگاهمون دوست بشم هرچی پروژه داشت رو براش انجام میدادم . یه روز بهش گفتم بریم کافه ؟
گفت شرمنده امشب خونه پدرشوهرم دعوتم.
همه بدنم سرد شد یه لحظه
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )