تاریخ انتشار : دي 1394
آن دختر سپید با گیسوان سرخ
با چتر زرد خود.. بر روی برگ ها
اواز های عشق، میخواند و می رود
میخواند از باران.. از روز های سرد
از عاشقانه هاش.. از دلبری باد
او برگ های زرد را فرش کرده است
روی زمین لخت
او مهر داده است به جان پرنده ها
آبان کشیده است بر قاب ابر ها
اذر سروده است بر دفتر دلش
او عشق داده است بر جان و تن هوا
آن دختر سپید با گیسوان سرخ
در باد می رود
پاییز می رود ..
رضوان ^_^