تاریخ انتشار : آبان 1394
زمستان سردی بود!جوجه کلاغ هاگرسنه بودند وغذایی پیدانمیشد...
مادربرای اینکه جوجه هایش راسیرکندهربارتکه ای ازگوشت بدنش رامیکندوبه جوجه هامیداد،زمستان گذشت ومادرهیچ گوشتی به تنش نماندو مرد
جوجه هایش گفتند:"خوب شدمرد، خسته شدیم ازبس غذای تکراری خوردیم!"
به سلامتی اینجور مادرا