تاریخ انتشار : آذر 1393
توی این کوچه ی بنبست ، صدای پاتو شنیدم
دویدم تا سر کوچه ، اما هیچ کسو ندیدم
دوباره اومدن تو واسه من مثل خیاله
بودن اون زیر بارون واسه من دیگه محاله
یه روز با تو من و کوچه همصدا میخوندیم
حالا بی تو من و بارون هر دو تنها موندیم
من همیشه نگرانم که دیگه نبینمت
زیر بارون باز میپیچه عطر خوب پیرهنت
زیر سایه ی خیالم تو همیشه با منی
خیلی حرفا تو دلم موند که شدن نگفتنی
یه روز با تو من و کوچه همصدا میخوندیم
حالا بی تو من و بارون هر دو تنها موندیم