تاریخ انتشار : آبان 1393
آرزو دارم وقتی مردم ، مرا در تابوتی سیه تر از سیاه بگذارید ، چشم هایم را باز بگذارید که همه بدانند چشم انتظار بوده ام . . .
دستانم را بیرون قبر بگذارید که همه بدانند چتری با خود نبرده ام و به آنچه خواسته ام نرسیده ام . . .
روی قلبم یک قالب یخ بذارید تا همچون مادرم برایم بگرید . . .
اسمم را روی سنگ قبرم ننویسید تا بدست فراموشی سپرده شوم ، همچون او که مرا فراموش کرد . . .