تاریخ انتشار : مهر 1392
زمین علقمه دریای خون شد
تن بی دست سقا واژگون شد
عزیز فاطمه با قلب خسته
سر نعش علمدارش نشسته
بدامن گه نهد آن جسم صد پاک
گهی خون از دو چشمش می کند پاک
گهی گوید که ای ماه مدینه
چه گویم آب اگر خواهد سکینه