تاریخ انتشار : شهريور 1392
نيستان تا نيستان آتشي در ناله ها بيداست
عطش مي بارد از جشمم،نكاهم خيره بر صحراست
ومن هر شام تيغم را جلا با اشك و خون دادم
كه همراهي كنم شايد سواري را كه با فرداست
الهم عجل في فرج مولانا و امامنا صاحب الزمان