تاریخ انتشار : شهريور 1392
یه پسر دایی دارم 2سالشه.با مامانش میره خونه خالش وقت برگشت پسر خالش گریه میکنه که منم باهاتون میام این گودزیلای ماهم واسه اینکه گولش بزنه بهش میگه منو مامانم میخوایم بریم بنزین یزنیم نمی تونیم تورو ببریم.(نکته قابل توجه اینکه مامانش پیاده بوده)!!!!!!!!