تاریخ انتشار : مرداد 1392
گاهی فکر میکنم بجه سر راهی بودم از اینا که تو سرما میزارن دم
در تو سبد مثل دیشب که دیدم همه خوابن در خونه هم قفل بود به زور
خودمو پرت کردم تو دیدم از شام خبری بوده ولی فقط به تعداد اعضاکه منو حساب نکردن فقط بابام با اون لحن مهربون که همه باهاش اشناید فرمود کدوم گوری بودی؟