تاریخ انتشار : مرداد 1392
اعتراف میکنم دیروز من بودم که کشیدم زیر یکی از مرغای مامان بزرگم که2متر پرت شد هوا و گفتم پسر عموم با توپ زده بهش.بیچاره مرغه نمیتونه را بره مامان بزرگمم داره با چوب کبریت غذا میکنه دهن مرغه .خخخخ مرغاش(مامان بزرگم)وقتی که منو میبینن هر کدوم یه جا فرار میکنن.