دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 96849

تاریخ انتشار : مرداد 1392

مامانم برام تعريف ميكرد،بچه كه بودم به مامانم گفتم :مامان تو حیاط تو آفتاب یه مورچه داشت راه میرفت من رفتم با ذره بین نگاهش کنم .ذره بینو گرفتم روش هرجا رفت دنبالش کردم نمیدونم چرا مورچه هه سوخت!!! حتی صدای سوختنشو شنیدم٠٠٠