دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 96642

تاریخ انتشار : مرداد 1392

اعتراف میکنم تودبیرستان معلم زبانمون میگفت هرسری ی نفر بیاد ی متنو اماده کنه براترجمه منم بااعتمادب نفس بالا رفتم امادر حین ترجمه دیدم بچه هادارن میزوصندلی هاروگاز میگیرین وتازه متوجه شدم به جای اینکه بگم جان گرسنه بودگفتم جان گشنه بودواین چنان بودکه دیگه برای ترجمه نرفتم