تاریخ انتشار : مرداد 1392
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم با دخترخاله ام، طلاهامونو در می آوردیم توی حیاط میذاشتیم روی زمین، بعد دورشون میگشتیم و قایم میشدیم! که کلاغه بیاد طلاهارو ببره آخه اعتقاد داشتیم اگه ببره میریم بهشت..........!!!
میدونم خییییییییلی باهوش بودیم :)))