دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 93517

تاریخ انتشار : مرداد 1392

اعتراف ميكنم تو دبستان (همونطور كه به بقيه بچه ها گفتن)به ماهم گفتن تو خونمون دوربين كار گذاشتن!بعد به مامانم گفتم بهم گفت آره همه جا كار گذاشتن حتى تو دستشويى! واى از اون موقع به بعد ميرفتم دستشويى يه حوله ميپيچوندم دورم!بعدم اخلاقم 180 درجه تغيير كرد!دستشوييهامم حداقل يه رب تول ميكشيد چون همش زير چشى دورو ورو نگا ميكردم ببينم دوربينه كجاس ! همچين پسر ساده و گلى بودم من! تازه تا كلاس سوم هنوز هواسم به دورو ورم بود!