دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 90692

تاریخ انتشار : مرداد 1392

اعتراف میکنم چند ماه پیش تو مدرسه بودم جلو در دفتر یوهو مدیر از تو اتاق خودش که درش ام وا بود گفت: هانیه جووووووووووووووووون…(کلاباهمه زیادی دوست میشه)بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حتماً..برگشتم برم تو دفترش..به در که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با هانیه خودشون عاقا من از شدت ضایگی زمینو گاز گرفتم.......تا2ماه وقتی میدیدمش یه سر به افق میزدم
مدیره ضایع کنه ماداریم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
من(00)
مدیره(**)
دوستان پست اوله اسپانسر بشید لدفن.