دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 86827

تاریخ انتشار : تير 1392

توی بیمارستان بودم که برای انجان یه نیمچه عمل داشتن منو آماده میکردن ولی به جای بیهوشی بهم یه آمپول خواب زدن که بخوابم . منم از همون اولش گفتم من نمیخوابم تا دکترا رو ضایع کنم . آقا همینم شد و من بعد از چندساعت همچنان بیدار بودم ، آخرش دکتره گفت حالا که نمیخوابی مجبوری بدنت رو سِر کنیم .
اینجا بود که به پشتکارم تبریک گفتم ، هرچند بماند که تا یه روز منگ منگ بودم ... !