تاریخ انتشار : خرداد 1392
تو خوابگاه نشستيم دوستم رفت مسواك بزنه شيرجه زدم رو گوشيش... ان يكي گفت هي سعيده چته؟ اين ديوونه بازيا چيه؟
گفتم خفه... فرصت ندارم توصيح بدم... فعلا بايد به فكر اذبت مريم باشيم...
ايم خودمو تو اد ليستش پيدا كردم و تغيير دادم به Irancell و سريع سر جام برگشتم...
دهنشو سرويس كردم اين چند روزه... همش اس تيليغاتي مي نويسم ميزنم بهش...
بچه ها وقتي فهميدن داشتن روده هاشونو ميبريدن....