تاریخ انتشار : خرداد 1392
رفته بوديم عروسي که يکي ازاقوام ک خيلي هم رودربايستي دارم باشون خاست کاري انجام بدم واسش خط چش بکشم!
داشتم کارموميکردم اين خانومه هم واس خودش حرف ميزد خاستم بگم يه لحظه چشتو ببند،گفتم يه لحظه دهنتوببند!
اخه يکي نيس بگه خوحرف نزن ک منم سوتي ندم ديه!
دقت کنين اون خانومه مادرمخاطب خاصه داداشمه،خخخخ!
ايا دخترشونوب ماميدن؟
ايانفهميد اشتباهم لپي بود؟
ايانبايد دهنموميبستم؟
ايااون بايددهنشوميبست؟